جملات جالب
جملات جالب ..عاشقانه...لطیفه...پند آموز..اس ام اس.....
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 16:11 :: نويسنده : اشکان

محسن یگانه (زاده ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۴) گنبد کاووس خوانندهٔ سبک پاپ ایرانی است

برای اولین بار صدای وی در آهنگی به همراه محسن چاوشی به نام نشکن دلموشنیده شد. به علت شباهت نسبی صدایش به شادمهر عقیلی پس از مدتی مشهور شد.

آلبوم نفس‌های بی هدف را با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تابستان ۱۳۸۷ وارد بازار موسیقی کرد و پس از ۷۶۵ روز آلبوم دوم خود را با نام رگ خواب منتشر کرد. وی فرزند شهید است و مهرماه سال ۱۳۸۶ اولین آهنگ وی به عنوان تیتراژ برنامه تلویزیونی مناسبتی ماه رمضان ماه عسل با نام خیال تو از شبکهٔ سه صدا و سیمای ایران پخش شد.سال ۱۳۸۸ نیز تیتراژ برنامهٔ نشان بی نشان‌ها با صدای وی از شبکه دو سیما پخش شد.محسن یگانه قراردادی را در فیلم گرگ و میش بست، اما این فیلم با صدای بنیامین پخش شد، لازم به ذکر است از آهنگ‌های محسن یگانه در درون فیلم نیز پخش شد. وی تیتراژ پایانی فیلم تلویزیونی یه آسمون آبی سقف اتاق منه را نیز خوانده بود ولی از تلویزیون پخش نشد.او تیتراژ پایانی فیلم آسمان همیشه ابری نیست را خوانده‌است.

                        بقیه ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 16:4 :: نويسنده : اشکان

مازیار فلاحی متولد 26 مهر ماه 1353 تهران.
وی نوازندگی گیتار را از سال 1368 آغاز نمود . در سال 1371 در رشته مهندسی صنایع وارد دانشگاه شد . همزمان در مرکز آموزشهای هنری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دوره کارگردانی سینما را در سال 1374 با رتبه عالی به پایان رسانید.
فیلم کوتاه مطرود حاصل اولین تجربه کارگردانی وی میباشد.
پس از آن در سال 1376 مجموعه داستانهای کوتاهش را تحت عنوان " کلاغ - پاییزکودکی " منتشر نمود.این کتاب ریشه قصه های ترانه های او شد... در سال 1380 به عضویت گروه کر دانشگاه تربیت مدرس به رهبری " الیپس مسیحی " درآمد .تئوری موسیقی ،سلفژ،ارکستراسیون و موسیقی مکتوب را نزد استادش حمیدرضا دیبازر به مدت 6 سال متوالی فرا گرفت.در همین حال به عضویت گروه کر بهمن به رهبری " مهدی قاسمی " در آمد .دروس آواز جمعی و تکنیکهای آواز رانزد " ناربه چولاکیان " و" شقایق الهیاری " گذراند گیتار کلاسیک را نزد سرکار خانم " فرزانه رجایی " و خانم " آیلین ارجمند " و نوازندگی پیانو را نزد " علیرضا حشمتی افشار " ادامه داد . در اسفند ماه 1376 به دعوت " قاسم جعفری " آهنگ ها و ترانه های فیلم" مجنون لیلی" را نوشت که آغاز فعالیت خوانندگی رسمی وی در عرصه سینما و موسیقی میباشد ...
از جمله کارهای دیگر وی میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
ساخت موسیقی متن ، ترانه ها وخوانندگی فیلمهای دو را حل برای یک مساله (به سفارش یونیسف) ، مدرسه ای برای دیگران ، نبش قلب ، ققنوس (تلویزیون) ، تیتراژ سریال لحظه دیدار(شبکه جام جم ) ،
فیلمهای بدنبال خوشبختی،دلواپسی،بی ستاره،سر سپرده(هدایت فیلم) ،تیتراژ فیلم سینمایی دختران و سریال قلب یخی اشاره کرد موسیقی متن فیلم سینمایی پروانگی آخرین کار اوست. آلبوم " قلب یخی " اولین آلبوم رسمی موسیقی وی منتشر شد

یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 16:1 :: نويسنده : اشکان

شادمهر عقیلی متولد 7 بهمن 1351 در شهر تهران می باشد...!!!
شادمهر فقط در حاله حاظر یه برادر داره به نام محمد و دو برادر دیگه هم داشت که یکی در زلزله و دیگری در انقلاب 57 کشته شد!و هیچ برادر شهیدی نداره شادمهر هم خودش بارها اینو گفته یه آهنگم واسش خونده .!!!(اهنگی به اسمه داداشی)
رشته اون موسقی بود موقعی که وارد هنرستان شد اولین سازی که انتخاب کرد ویلون نبود....بلکه ترومپت بود..!!!
                               

                                                       بقیه ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 15:58 :: نويسنده : اشکان

داریوش در ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ در میانه به دنیا آمد. پدرش محمود اقبالی، از مالکان آذربایجان (شهرستان میانه) بود. داریوش دوران کودکی را در تهران گذراند. اولین بار در ۹ سالگی در جشنی در مدرسه شهرآرابه روی صحنه رفت. دوران دبیرستان را در دبیرستان‌هایی همچون دبیرستان فارابی، دبیرستان کرج، دبیرستان رازی دبیرستانی در سنندج، و دبیرستان آزادگان تهرانپارس گذراند و در مراسم هنری به اجرای برنامه‌های هنری می‌پرداخت.

               بقیه ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 15:45 :: نويسنده : اشکان

 

ه سلامتی دیوار! نه به خاطرِ بلندیش، واسه این‌که هیچ‌وقت پشتِ آدم روخالی نمی‌کنه.

به سلامتی دریا! نه به خاطرِ بزرگیش، واسه یک‌رنگیش.

به سلامتی سایه! که هیچ‌وقت آدم رو تنها نمی‌ذاره.

به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمی‌دونن، دوسمون دارن و نمی‌دونیم.

به سلامتی نهنگ! که گنده‌لات دریاست.

به سلامتی زنجیر! نه به خاطر این‌که درازه، به خاطر این‌که به هم پیوستس.

به سلامتی کرم خاکی!نه به خاطر کرم‌بودنش،به خاطر خاکی‌بودنش

به سلامتی پل عابر پیاده! که هم مردا از روش رد می‌شن هم نامردا !

به سلامتی رودخونه!که اون‌جا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن.

به سلامتی گاو!که نمی‌گه من، می‌گه ما.

به سلامتی دریا! که ماهی گندیده‌هاشو دور نمی‌ریزه.

به سلامتی بیل! که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه.

به سلامتی دریا! که قربونیاشو پس می‌آره.

به سلامتی تابلوی ورود ممنوع! که یه ‌تنه یه اتوبان رو حریفه.

به سلامتی سیم خاردار! که پشت و رو نداره.

سلامتی کسی که بهش زنگ میزی…..خوابه ولی واسه این که دلت رو نشکنه
میگه:خوب شد زنگ زدی….باید بیدار میشدم . . .
به سلامتی‌ اون بچه‌ای که شیمی‌ درمانی کرده همه ی موهاش ریخته
به باباش میگه بابا من الان شدم مثل رونالدو یا روبرتو کارلوس؟
باباش میگه قربونت برم از همه اونا تو خوش تیپ تری . . .
به سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته
بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌
انگشت کوچیکهٔ عشقم هم نیستی . . .
به سلامتی دریا که همه با لبش خاطره دارن !
به سلامتی همه اوونایی که
دلشون از یکی دیگه گرفته
ولی برای اینکه خودشون رو آروم کنن
میگن بخاطره غروب پاییزه . . .

بسلامتی با ارزش ترین پول دنیا “تومن”
چون هم تو هستی توش، هم من . . .
.
به سلامتی اونایی که اگه صد لایه ایزوگامشون هم بکنن بازم معرفت ازشون چیکه میکنه . . .
سلامتی اونایی که دوسشون داریم و نمیفهمن ! آخرشم دق میدن مارو !
سلامتی همه کلاس اولی ها که تازه امسال یاد میگیرن سلامتی درسته نه صلامتی!

سلامتی پسر بچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه می کردن
که شبیه باباهاشون بشن
نه مثل جوونای امروز ابروهاشونو نازک می کنن که شبیه ماماناشون بشن !
به سلامتی مهره های تخته نرد که تا وقتی رفیقشون تو حبس حریف به احترامش بازی نمی کنن !.......به سلامتی کسیکه تو خیالمونه ولی بیخیالمونه...

به سلامتی دوست خوبی که مثل خط سفید وسط جاده است,تکه تکه میشه
ولی بازم پا به پات میاد
به سلامتی باغچه ای که خاکش منم گلش تویی و خارش هرچی نامرده
.به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه
میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش ،
اما بچه اش خجالت میکشه
به دوستاش بگه این پدرمه
سلامتی نوشابه که خانواده داره و خیلی ها ندارن !
به سلامتی سندباد که کل دنیا رو با شلوار کردی دور زد

 

یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 15:42 :: نويسنده : اشکان

پروردگارا به من تو فیق عشق بی هوس،تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند عنایت فرما


… نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد … نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت … ولی بسیار مشتاقم … که از خاک گلویم سوتکی سازد … گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش … تا که پی در پی دم گرم خویش را بر گلویم سخت بفشارد …. و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد … تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را …


به من بگو نگو ، نمیگویم ، اما نگو نفهم ، که من نمی توانم نفهمم ، من می فهمم .


روزی که بود ندیدم….روزی که خواند نشنیدم
روزی دیدم که نبود….روزی شنیدم که نخواند

خدایا به من توفیق تلاش در شکست
صبر در نومیدی
عظمت بی نام دین بی دنیا
عشق بی هوس عطا کن


سرمایه های هر دلی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.


من هرگز نمی نالم…قرنها نالیدن بس است…میخواهم فریاد بزنم…!اگر نتوانستم سکوت میکنم….

همواره روحی مهاجر باش به سوی مبدا به سوی آنجا که بتوانی انسانتر باش

و از انچه که هستی و هستند فاصله بگیری این رسالته دائمی توست

خداوندا به هر کس که دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر کس که دوست میداری بچشان که دوست داشتن از عشق برتر است.


هر انسان کتابی است در انتظار خواننده اش.


انها(دشمنان)از فهمیدن تو می ترسند.از گاو که گنده تر نمیشوی می دوشنت و از اسب
که دونده تر نمیشوی سوارت میشوند و از خر که قوی تر نمیشوی بارت میکنند. انها از
فهمیدنتو میترسند.


ارزش انسان به اندازه حرف هایی هست که برای نگفتن دارد.

اگر تنهاترین تنهاها شوم باز خدا هست.او جانشین همه نداشتن هاست.نفرین و آفرین ها
بی ثمر است.اگر تمامی خلق گرگ های هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد تو
تنهای مهربان و جاوید و آسیب ناپذیر من هستی.ای پناهگاه ابدی !
تو میتوانی جانشین همه بی پناهی ها شوی.


عمیقترین و بهترین تعریف از عشق این است که :
عشق زاییده تنهایی است…. و تنهایی نیز زاییده عشق است…
تنهایی بدین معنا نیست که یک فرد بیکس باشد …. کسی در پیرامونش نباشد!
اگر کسی پیوندی ، کششی ، انتظاری و نیاز پیوستگی و اتصالی در درونش نداشته باشد تنها نیست!
برعکس کسی که چنین چنین اتصالی را در درونش احساس میکند…
و بعد احساس میکند که از او جدا افتاده ، بریده شده و تنها مانده است ؛
در انبوه جمعیت نیز تنهاست ……
کتاب نیایش


خدایا : «چگونه زیستن »را به من بیاموز ،« چگونه مردن» را خود ، خواهم دانست .
خدایا : رحمتی کن تا ایمان ، نام ونان برایم نیاورد ، قوتم بخش تا نانم را؛ وحتی نامم را در خطر ایمانم افکنم.
تا از آنها باشم که پول دنیا می گیرند وبرای دین کار می کنند ؛ نه آنها که پول دین می گیرند وبرای دنیا کارمی کنند .


باور نمی کنم

هرگز باور نمی کنم که سال های سال همچنان زنده ماندنم به طول انجامد. یک کاری خواهد شد. زیستن مشکل است و لحظات چنان به سختی و سنگینی بر من گام می نهند و دیر می گذرند که احساس می کنم خفه می شوم. هیچ نمی دانم چرا؟

اما می دانم کس دیگری در درون من پا گذاشته است و اوست مرا چنان بی طاقت کرده است. احساس

می کنم دیگر نمی توانم در خود بگنجم و در خود بیارامم و از بودن خویش بزرگتر شده ام

و این جامه بر من تنگی می کند. این کفش تنگ و بی تا بی قرار!

عشق آن سفر بزرگ! آه چه می کشم!

چه خیال انگیز و جان بخش است این جا نبودن.


معشوق من چنان لطیف است
که خود را به « بودن » نیالوده است
که اگر جامه ی وجود بر تن می کرد

نه معشوق من بود . . .


یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 15:38 :: نويسنده : اشکان

همه از من میترسن ، من از نیسان آبی

عاشق بی انتظار مادر

علم بهتر است یا ثروت؟ ، هیچکدام فقط ذره ای معرفت !

دا کر سی چنت بی. (یعنی مادر پسر برای چی خواستی؟)

به گنده تر و خرتر از خودت احترام بگذار!

به مد پوشان بگویید آخرین مد کفن است

ناز نگات قشنگه!

تند رفتن که نشد مردی / عشق است که برگردی

هر کجا محرم شدی -چشم از خیانت باز دار /  -چه بسا محرم با یک نقطه مجرم میشود،

مبر ز موی سفیدم گمان به عمر دراز / جوان به حادثه ای زود پیر میشود گاهی

“دست بزن ولی خیانت مکن”

منم یه روز بزرگ میشم.

زندگی بر خلاف آرزوهایم گذشت.

داداش جان به خاطر اشک مادر یواش!

افسوس همه اش افسانه بود!

من از عقرب نمیترسم ولی از سوسک میترسم / من از دشمن نمیترسم ولی از دوست میترسم.

من نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکن / هرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن!

شد شد، نشد نشد

بمیرد آنکه غربت را بنا کرد  / مرا از تو، ترا از من جدا کرد

برگ از درخت خسته می شه پاییز فقط یه بهانه است

در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدند ، من بیچاره دنبال مرد می گردم

دنبالم نیا آواره میشی

رفاقت قصه تلخی است که از یادش گریزانم

روی قلبم نوشتم ورود ممنوع ، عشق آمد گفتم بیسوادم!

“تو هم خوبی!

از بس خوردم مرغ و پلو ، آخر شدم مارکوپولو

سر پایینی پرنده ، سر بالایی شرمنده

اسیرتم ولی آزاد !

بخاطر دلم ولم !

قربان وجودت که وجودم ز وجود تو بوجود آمد مادر

دلم دادم بری باهاش حال کنی ،  نه که بری جیگرکی بازکنی !!

تو رو اگه من نشورم کی میشوره ( عروسکم )

باغبان در را مبند من مرد گلچین نیستم ، من خودم گل دارم و محتاج یک گل نیستم!

تمام مرده شویان راضیند بر مردن مردم

بنازم مطربان را که خلق را مسرور میخواهند!

ای آسمون کبود ، واسه همه بود واسه ما نبود؟؟؟؟

در قمار زندگی عاقبت ما باختیم  ، بس که تکخال محبت بر زمین انداختیم

گرپادشاه عالمی ، بازهم گدای مادری

ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم

تو عشق گل داری،من عشق گل اندامی!

هندونه بده قاچ کنیم ، لوپتو بده ماچ کنیم !

دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم ، طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

دنیا همه هیچ و زندگانی همه هیچ  ، ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

به درویشی قناعت کن که سلطانی خطر دارد

یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 15:35 :: نويسنده : اشکان

همه از من میترسن ، من از نیسان آبی

عاشق بی انتظار مادر

علم بهتر است یا ثروت؟ ، هیچکدام فقط ذره ای معرفت !

دا کر سی چنت بی. (یعنی مادر پسر برای چی خواستی؟)

به گنده تر و خرتر از خودت احترام بگذار!

به مد پوشان بگویید آخرین مد کفن است

ناز نگات قشنگه!

تند رفتن که نشد مردی / عشق است که برگردی

هر کجا محرم شدی -چشم از خیانت باز دار /  -چه بسا محرم با یک نقطه مجرم میشود،

مبر ز موی سفیدم گمان به عمر دراز / جوان به حادثه ای زود پیر میشود گاهی

“دست بزن ولی خیانت مکن”

منم یه روز بزرگ میشم.

زندگی بر خلاف آرزوهایم گذشت.

داداش جان به خاطر اشک مادر یواش!

افسوس همه اش افسانه بود!

من از عقرب نمیترسم ولی از سوسک میترسم / من از دشمن نمیترسم ولی از دوست میترسم.

من نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکن / هرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن!

شد شد، نشد نشد

بمیرد آنکه غربت را بنا کرد  / مرا از تو، ترا از من جدا کرد

برگ از درخت خسته می شه پاییز فقط یه بهانه است

در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدند ، من بیچاره دنبال مرد می گردم

دنبالم نیا آواره میشی

رفاقت قصه تلخی است که از یادش گریزانم

روی قلبم نوشتم ورود ممنوع ، عشق آمد گفتم بیسوادم!

“تو هم خوبی!

از بس خوردم مرغ و پلو ، آخر شدم مارکوپولو

سر پایینی پرنده ، سر بالایی شرمنده

اسیرتم ولی آزاد !

بخاطر دلم ولم !

قربان وجودت که وجودم ز وجود تو بوجود آمد مادر

دلم دادم بری باهاش حال کنی ،  نه که بری جیگرکی بازکنی !!

تو رو اگه من نشورم کی میشوره ( عروسکم )

باغبان در را مبند من مرد گلچین نیستم ، من خودم گل دارم و محتاج یک گل نیستم!

تمام مرده شویان راضیند بر مردن مردم

بنازم مطربان را که خلق را مسرور میخواهند!

ای آسمون کبود ، واسه همه بود واسه ما نبود؟؟؟؟

در قمار زندگی عاقبت ما باختیم  ، بس که تکخال محبت بر زمین انداختیم

گرپادشاه عالمی ، بازهم گدای مادری

ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم

تو عشق گل داری،من عشق گل اندامی!

هندونه بده قاچ کنیم ، لوپتو بده ماچ کنیم !

دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم ، طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

دنیا همه هیچ و زندگانی همه هیچ  ، ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

به درویشی قناعت کن که سلطانی خطر دارد

یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 11:37 :: نويسنده : اشکان

حرفی نیست که زنها کودن هستند، ولی آنها برای این این طور آفریده شده اند که بتوانند با مردها برابری کنند!!!

"جرج الیوت"

شما خیلی مردهای باهوش را می‌شناسید که با زن‌های کودن ازدواج کرده اند، ولی هرگز زن باهوشی را پیدا نمی‌کنید که با مرد کودنی ازدواج کرده باشد!

"اریکا جانگ

 

"وقتی شما نشسته‌اید مردها و بچه‌ها فکر می‌کنند حتما منتظرید تا کسی کاری به شما بدهد تا برایش انجام بدهید!!
"سرنا گری"

 

زنهایی که به دنبال برابری با مردها هستند آرزوی بسیار کوچکی دارند

زن بدون مرد مثل یک ماهی بدون دوچرخه است!
"گلوریا استاینم

شما همیشه می‌توانید برای سالگرد ازدواج ، شوهرتان را غافلگیر کنید. فقط کافی است یادش بیاورید که آن روز سالگرد ازدواج شماست !!
"ال شلاک

پرسش: وقتی شوهرت با عصبانیت از خانه بیرون می‌رود چه کار می‌کنی؟
پاسخ: در را پشت سرش می‌بندم!
"آنجلا مارتین

مردها از صفت " جوان " برای زنهای زیر 18 سال و مردهای زیر 80 سال استفاده می‌کنند!!
"نانسی لین دزموند

فکر می‌کنید قبل از اینکه یک مرد اعتراف کند که گم شده است چند راه دیگر را باید بالا و پایین برود؟!
"نویسنده ناشناس

یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 11:34 :: نويسنده : اشکان

 

نه تنها كسب دانش، بلكه «تكرار» نيز مادر يادگيري و تربيت است.((ژان پل)) 


زياد خوردن پدر ِدردها و كم خوردن پدر ِدرمانها است.((؟)) 


سياست، پدر و مادر ندارد.((مثل فارسي)) 


مادر، يگانه موجودي است كه حقيقت عشق پاك را مي شناسد.((اونوره دو بالزاك))


هنر بهتر از ملك و مال پدر.((مثل فارسي))


انسان از مادر، آزاد آفريده شده است.((ژان ژاك روسو)) 


مادر، فردي نيست كه به او تكيه كنيم، بلكه كسي است كه ما را از تكيه كردن به ديگران بي نياز مي سازد.((دوروتي كانفيلد فيشر)) 


آشپزي در رستورانها با غرور و شأن شما در تضاد نيست. پدر بزرگ هاي ما در مورد اين كار نظر ديگري داشتند، از نظر آنها اين كار، يك فرصت بود.((بيل گيتس)) 


اگر در كارتان موفق نيستيد، پدر و مادر خود را سرزنش نكنيد، از ناليدن دست بكشيد و از خطاهاي خود درس بگيريد.((بيل گيتس)) 


پيش از آنكه شما متولد بشويد، پدر و مادر شما هم جوانان پرشوري بودند و تا به آن اندازه كه اكنون به نظر شما مي رسد، موجب آزردگي خاطر نبودند.((بيل گيتس)) 


فكر مي كنم بهترين كاري كه در تمام دوران حياتمان انجام مي دهيم، در چهار ديواري منزل مان صورت مي گيرد. پس همه ي پدرها و مادرها، در هر شرايطي كه باشند مي توانند روحيه ي خدمت را در روح فرزندانشان حك كنند تا فرزندان آنها با اين باور رشد كنند كه مي توانند در دنيا دگرگوني به وجود آورند.((استفان كاوي)) 


تار و پود روح مادر را از مهرباني بافته اند.((رالف والدو امرسون)) 


تنها مادر و پدر خواسته هاي فرزند را بي هيچ چشم داشتي بر آورده مي سازند.((اُرد بزرگ))

راهي براي مادر بي كم و كاست بودن نيست، ولي ميليونها راه براي مادر خوب بودن وجود دارد.((جيل چرچيل)) خطاي اين گفته را گزارش دهيد


پدر و مادر، بيشتر، آنچنان سرگرم پرورش فيزيكي كودكان هستند كه شكوه پدر يا مادر بودن را از دست مي‌دهند. درست همان گونه كه شكوه درختان با جمع كردن برگها از زير آنها از بين مي رود.((مارسلين كاكس))


آسمان، پدر و مادر طبيعت است و انسان، فرزند آن دو.((ارسكين كالدول)) 


آسمان، مادر مهرباني است كه اگر نبود، زمين از تشنگي و خشكي مي‌مرد.((چارلز رابرت داروين)) 


در قبال پدر و مادر خود، كمي احترام و بخشندگي داشته باشيد.((ريچارد تمپلر)) 


پدر و مادر هرگز نبايد فرزندان خود را به داشتن پيشه اي وادار كنند.((فلورانس اسكاول شين)) 


انسان مي تواند همسرش را انكار كند، اما پدر و مادرش را نه.((فرناندو پسوا)) 


هيچ دلبستگي اي نيست كه روزي به نفرت مبدل نشود؛ حتي مهر مادري.((گوته)) 


مادر، شاهكار طبيعت است.((گوته)) 


آنچه فرزند درباره ي پدر مي انديشد مهم نيست؛ چگونه پدر بودن مهم است.((گوته)) 


نويسندگي، نخ ارتباط ميان پدر و فرزند است.((كريستين بوبن)) 


نخستين بخشش خدا به انسان، زندگي ا‌ست. دومين، عشق مادري و سومين، فهم و شناخت است.((مارك پيرسي)) خطاي اين گفته را گزارش دهيد


قدرت نفوذ هيچ‌كس بر ما به اندازه‌ي مادر نيست.((سارا ژوزفا هال)) 


براي مادري كه تنها فرزندش در كنارش نيست، دنيا با اشخاص مهربانش، ويرانه و بياباني بيش نيست.((اليزابت گاسكل)) 


هنگامي كه مادر مي‌شويد، حتي در دنياي گمان‌تان هم تنها نيستيد. با فرزندانتان و همه ي كساني كه در زندگي شما نقش دارند، ارتباط داريد. مادرها هميشه بايد دوبار بينديشند؛ يك‌بار براي خودشان و يك بار براي فرزندشان.((سوفيا لورن)) 


مادر، واسطه‌اي‌ است كه از راه آن، كودك نورسيده وجود خود را به صورت يك انسان اجتماعي ديگرگون مي‌كند.((بيتا رانك)) 


هر مادري مي‌تواند به راحتي از پس كار چند كارمند مسئول كنترل ترافيك هوايي برآيد.((ليزا آلتر))


اگر مادري، گونه اي پيشه باشد كه براي جامعه داراي ارزش بسيار است، پس بايد اين نكته را بپذيريم كه مي‌بايست حق و حقوق مادران مورد توجه قرار گيرد.((باربارا آن ميكولسكي)) 


بنا نيست فرزندان ما هميشه از آن ما باشند. آنها در آينده، شوهران و همسران اشخاص ديگر و پدر و مادر نوه‌هايمان خواهند بود

پيوندها


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 1
بازدید کل : 320787
تعداد مطالب : 68
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


ابزار وبلاگنویسی